کلینیک طلوعی دوباره

اعتیاد از نظر روانشناسی

اعتیاد از نظر روانشناسی
نویسنده: نازنین روشن طبری

مهر ۲۵, ۱۴۰۳

در این مطلب به این سوال ها جواب داده می شود:

  • مفهوم اعتیاد چیست؟
  • آیا اعتیاد یک بیماری روانی است؟
  • ارتباط دوطرفه اعتیاد و اختلالات روانی چگونه است؟
  • آسیب های اعتیاد از نظر روانشناسی چیست؟
  • چرا استفاده از روانشناسی اعتیاد در روند درمان ضروری است؟

 

اعتیاد از نظر روانشناسی یک بیماری روانی است یا خیر؟ اعتیاد یا سوء مصرف مواد مخدر اخیرا با اصطلاح بالینی اختلال سوء مصرف مواد شناخته می شود و در طبقه بندی اختلالات روانی جای گرفته است. برخی از اختلالات روانی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم مهارت های ارتباطی و … به همراه شرایط نا مناسب محیط و … می تواند زمینه ساز اولین مصرف و گرایش به اعتیاد باشد. از سویی دیگر، اعتیاد با آسیب های مستقیم و غیر مستقیمی که بر مغز و سیستم عصبی فرد وارد می کند، صدمات روانی زیادی را از جمله عدم اعتماد به نفس، افسردگی، احساس گناه و روان پریشی و …راه به همراه  خواهد آورد. در این مقاله رابطه اعتیاد و بیماری های روانی و ضرورت روان درمانی در درمان اعتیاد بررسی می شود.

 

مفهوم اعتیاد

اعتیاد از جمله مفاهیمی است که تعاریف متعددی دارد. به طور کلی اعتیاد از نظر روانشناسی به سوء مصرف مواد مخدر، الکل یا مواد محرک گفته می شود که با وابستگی و عدم توانایی در توقف مصرف علی رغم دانستن پیامدهای مخرب آن همراه باشد.  اعتیاد را مصرف اجباری و مداوم یک ماده یا رفتاری اجباری است که به شخص آسیب وارد می نماید. برخی اعتیاد را یک بیماری روانی می پندارند.

به عبارت ساده تر، اعتیاد به معنی میل شدید به مصرف مواد به گونه ای که در کنترل و اختیار فرد نباشد و حالت وسواس گونه به خود گرفته باشد، به طوری که فرد اگرچه از پیامدهای مصرف آگاه است و نیاز به ترک مواد را کاملا درک می کند، اما توانایی غلبه بر میل دورنی خود را ندارد.

اعتیادهای رفتاری

نوع دیگر اعتیاد، رفتارهای اجباری مانند بازی های کامپیوتری افراطی، اعتیاد به خرید، اعتیاد به کار یا قمار است که نشانه هایی بجز نشانه های تهدیدکننده زندگی از جمله عدم تمرکز،تحریک پذیری زیاد، بی قراری را شامل می شود.

اعتیادهای رفتاری نیز می تواند منجر به بروز مشکلاتی در سلامت جسمی و روانی خود فرد و روابط او با خانواده یا دوستان شود اما از آنجا که متاثر از مصرف مواد نیست، به اعتیادهای مثبت معروف هستند.

تحقیقات اخیر روانشناسی اعتیاد این نوع اعتیاد در اکثر موارد با احساس نیاز شدید فرد به قدرت، رقابت و رسیدن به موفقیت همراه است. نیاز به برنده شدن و رسیدن به هیجان و لذت ناشی از آن باعث بازی کردن های افراطی در افراد می شود. این رفتارها، به جای احساسات منفی مانند احساس گناه یا اضطراب، تمرکز بیشتری بر افکار تکراری و فعالیت های تشریفاتی دارند.

 

اعتیاد از نظر روانشناسی
رابطه اعتیاد و سلامت روان

 

آیا اعتیاد یک بیماری روانی است؟

برخی از صاحب نظران، اعتیاد را یک بیماری یا اختلال روانی در نظر گرفته اند و در تعریف اعتیاد از نظر سازمان بهداشت جهانی از اصطلاح اختلال مصرف مواد که اصطلاح بالینی است استفاده شده است و آن را به عنوان یک اختلال سلامت روان طبقه بندی می کنند.

این چنین استدلال می کنند که اگرچه موارد ابتدایی مصرف، فرد با خواست و اختیار خود شروع به مصرف کرد اما پس از مدتی وابستگی ایجاد شده و مصرف شکل اجباری به خود می گیرد.

در این حالت، شخص معتاد در ترک اعتیاد ناتوان است زیرا فرد معتاد هنگام تلاش برای عدم مصرف دچار علائم ناخوشایندی مانند اضطراب، حالت تهوع، اسهال، تعریق زیاد، سردرد، عدم تمرکز و تحریک پذیری می شود. حتی در مواردی که دوز مصرف یا مدت مصرف طولانی تر باشد، ممکن است فرد دچار توهم، هذیان، صرع و حتی مرگ شود.

تاثیرات مستقیم اعتیاد بر مغز

اما این سوال پیش می آید که چرا و چگونه انسان مختار، پس از مدتی توانایی و اختیار خود را در برابر مصرف مواد از دست می دهد؟ نظریه های روانشناسی اعتیاد در پاسخ باید چنین می گویند: مغز مسئول انجام رفتارها، تصمیم گیری ها و عواطف انسانی است و بخش های مهمی از مغز در اثر مصرف مواد آسیب می بیند و کارایی خود را از دست می دهد. مواد مخدر، با ترشح دوپامین و برخی دیگر از هورمون ها، بر سیستم پاداش دهی و لذت مغز تاثیر می گذارد و بدون هیچ علتی، مقدار زیادی دوپامین که باعث ایجاد شادی و حس رضایت در فرد می شود را ترشح می کند و به تدریج مغز برای دریافت دوپامین بیشتر، نیازمند تعداد دفعات بیشتر و میزان بیشتر مصرف ماده مخدر است.

علاوه بر تاثیرات مستقیم مواد مخدر، تغییر چرخه خواب طبیعی، مشکلات اشتها و تغذیه، مشکلات مالی و اجتماعی و همچنین ناخالصی های موجود در مواد مخدر که می تواند به سیستم های دیگر بدن آسیب برساند؛ سبب بروز اختلالات دیگری می شود.

اضطراب زیاد، عدم تعادل خلقی، افسردگی های مزمن و روان پریشی نیز از دیگر اختلالات مغزی است که در افراد معتاد به وفور دیده می شود. البته اکثر این عوارض پس از ترک الکل یا دیگر مواد از بین می روند.

 

ارتباط دو طرفه اعتیاد و اختلالات روانی

اعتیاد یک اختلال سلامت روان پیچیده است که با درگیری اجباری در یک رفتار یا ماده با وجود پیامدهای منفی مشخص می شود. درک روانشناسی اعتیاد می تواند به ما در درک و درمان بهتر این بیماری کمک کند.

علاوه بر آن سلامت روان و اعتیاد اغلب رابطه دوطرفه ای  دارند و از راه های مختلف بر یکدیگر تأثیر می گذارند. البته این رابطه از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

مشکلات روانی می تواند زمینه ساز گرایش فرد به اعتیاد شود. افرادی که استرس یا ضربه را تجربه کرده اند ممکن است به مواد یا رفتارها به عنوان راهی برای مقابله روی آورند.

برخی از محققان بر این باورند که اعتیاد یک مؤلفه ژنتیکی قوی دارد، برخی از مطالعات نشان می دهد که تا ۵۰ درصد از خطر اعتیاد ژنتیکی است. ما در مقاله ای به طور مفصل به ویژگی های شخصیتی که فرد را مستعد اعتیاد می کند، پرداخته ایم.

محیطی که فرد در آن زندگی می کند و عدم مهارت او در ارتباطات اجتماعی و حل مسئله نیز می تواند بر احتمال اعتیاد تأثیر بگذارد.

افرادی که از قبل مشکلات سلامت روانی دارند ممکن است برای خوددرمانی یا کنار آمدن با علائم خود به مصرف مواد روی آورند. مصرف مواد ممکن است به طور موقت پریشانی را کاهش دهد یا به مدیریت احساسات طاقت فرسا کمک کند، اما به تدریج فرد را وارد چرخه اعتیاد می کند.

برعکس، سوء مصرف مواد نیز می تواند منجر به شروع یا تشدید اختلالات سلامت روان شود. مصرف طولانی‌مدت مواد مخدر یا الکل شیمی مغز را مختل می کند و به ایجاد شرایط سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب یا روان‌پریشی، بی قراری، تحریک پذیری و پرخاشگری، بی اعتمادی به نفس، عزت نفس پایین، گوشه گیری و انزوا و … می انجامد.

همین طور عواقب اعتیاد، مانند روابط تیره، مشکلات مالی، و مسائل حقوقی، می تواند به طور قابل توجهی بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد.

درمان اختلالات روانی هنگام ترک اعتیاد ضروری است
برخی از موادمخدر به خصوص کوکائین و مت آمفتامین، توانایی خودداری و کنترل هیجانات را از فرد سلب می کند

 

آسیب های اعتیاد از نظر روانشناسی

اعتیاد نه تنها به خود فرد آسیب می رساند بلکه به روابط بین فردی او با خانواده، اطرافیان و اجتماعی نیز آسیب های جدی وارد می کند. بی توجهی های فرد معتاد به نیازهای عاطفی، اقتصادی و … خانواده باعث مشاجرات و بحث های دائمی و حتی گاهی برخورد های فیزیکی بین او و دیگر اعضای خانواده می شود.

خشونت و پرخاشگری

برخی از موادمخدر به خصوص کوکائین و مت آمفتامین، توانایی خودداری و کنترل هیجانات را از فرد سلب می کند و تحریک پذیری فرد افزایش می یابد. همین باعث افزایش تنش ها و مشاجرات و حتی درگیری های فیزیکی و ضرب و شتم خانواده و اطرافیان می شود.

از دست رفتن اعتماد

در ابتدای اعتیاد، فرد تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا خانواده و دیگر اطرافیان متوجه مصرف او نشوند. به همین دلیل در موارد بسیار زیادی ناچار به پنهان کردن واقعیت ها یا حتی دادن اطلاعات غلط و دروغ به دیگران شود.

انباشته شدن دروغ های پی در پی فرد و آشکار شدن حقیقت، قطعا صداقت و اعتماد بین او و دیگران را از بین خواهد برد.

گوشه گیری و انزوا

فرد معتاد یا در حال نشئگی و لذت ناشی از مصرف مواد به سر می برد و یا در حال تدارک و تلاش برای تهیه مواد یا حالت خماری و خمودگی قرار دارد. در هر دو حالت فرد توانایی و میل به ارتباط گرفتن با دیگران را ندارد. معمولا گوشه گیری و انزوا را اختیار می کنند و سعی می کنند در تنهایی یا با دیگر دوستان معتاد خود وقت بگذرانند. حتی در زمانی که با خانواده به سر می برند به دلیل خلق پایین، اعتماد به نفس از دست رفته و بی قراری نمی توانند ارتباط درستی برقرار کنند.

افت تحصیلی و شغلی

از دیگر آسیب های اعتیاد از نظر روانشناسی اعتیاد زمان و انرژی جسمی و روانی زیادی را از فرد سلب می کند و یک معتاد مانند قبل توانایی پیگیری اهداف تحصیلی یا شغلی خویش را ندارد و دچار افت می شود.همچنین افسردگی و اعتماد به نفس پایین و نداشتن تعادل روانی و عدم کنترل هیجانات ممکن است موجب بروز مشکلاتی در محیط کاری، تحصیلی و اجتماعی فرد شود.

تمام این عوامل دست در دست هم می دهند و حوزه های مختلف زندگی فرد را به صورت کامل تحت تاثیر قرار می دهند. چرا که  فرد معتاد، هم از لحاظ جسمی و روانی به خود آسیب بزند و هم باعث ایجاد مشکلاتی در روابط خانوادگی و اجتماعی خود شود تا جایی که ممکن است خانواده را به جدایی بکشاند و شغل، درآمد و حتی سرمایه ها و دارایی های خود را از دست بدهد.

dr3

 

چرا استفاده از روانشناسی اعتیاد در روند درمان ضروری است؟

اعتیاد از نظر روانشناسی با اختلالات سلامت روان رابطه دوطرفه و در هم تنیده ای دارد. درک این تأثیر متقابل برای گزینش متدهای درمانی مؤثر که بتواند نیازهای جسمی، روانی ناشی از اعتیاد را درمان کند و در عین حال، اختلالات روانی که زمینه ساز اعتیاد است را پوشش دهد، ضروری است. با شناخت رابطه دوسویه و تنظیم روش های درمانی مناسب برای مراقبت از یک بیمار خاص، می توانیم به افراد کمک کنیم تا به ترک پایدار مواد مخدر و بهبود کیفیت و شرایط کلی زندگی دست یابند.

پرداختن به مسائل اعتیاد و سلامت روان به طور کلی نه تنها نتایج درمان را بهبود می دهد، بلکه تاب آوری و امید را برای افراد آسیب دیده تقویت می کند.

کلینیک خصوصی ترک اعتیاد طلوعی دوباره، علاوه بر روش های پزشکی مانند کاشت ایمپلنت، دارو درمانی و … برای کاهش و مدیریت علائم ترک، از پرداختن به مسائل روانی غافل نشده است.

روانپزشک و رواندرمانگران متخصص در این مرکز از همان ابتدایی پذیرش بیمار، اقدام به تشخیص مشکلات واختلالات روانی و الگوهای رفتاری ناسالم بیمار و درمان آن  می کند. همراه با درمان دارویی برای ترک، جلسات روان درمانی شخصی و گروهی برای آموزش کنترل احساسات و هیجانات مانند اضطراب، خشم و افسردگی و …. را در نظر دارد. این احساسات منفی در صورت عدم توانایی فرد در کنترل آن، همچنانکه زمینه ساز مصرف مواد در فرد شده بود می تواند باعث بازگشت دوباره به اعتیاد شود.

در این جلسات روان درمانی به فرد کمک می شود تا خود را بهتر بشناسد و دلایل اصلی گرایش به مصرف را به طور جدی برسی کند. سپس با آموزش مهارت های مقابله ای و مهارت های حل مسئله و ارتباطی در جهت پیشگیری از بازگشت به مصرف و همچنین داشتن زندگی نیکو و با کیفیت برای بیمار گام بر می دارد.

نویسنده: نازنین روشن طبری

نازنین روشن طبری هستم، روان‌شناس بالینی با بیش از ده سال تجربه در حوزه ترک و درمان اعتیاد و مدیریت داخلی کلینیک طلوعی دوباره.